امروز شنبه، 27 ارديبهشت (17 مي) روز جهاني ارتباطات و روابط عمومی نام نهاده شده است.
از گذشته تاکنون ارتباطات با همنوع، همواره يکي از مسايل بسيار مهم براي انسان محسوب ميشده و از صورتهايي مانند استخدام دوندگان براي حمل پيامهاي فرمانروايان، استفاده از دود، نور، پرچم، کبوتران نامهبر، اسب، به علائم الکتريکي تحت عنوان تلگراف، امواج راديويي و تصويري تا ارتباطات ماهوارهاي و سيستمهاي پيشرفته انتقال همزمان و سريع اطلاعات، صوت و تصوير از طريق کابل فيبر نوري تکامل يافتهاست.
در ۱۷مي ۱۸۶۵ميلادي "اتحاديه تلگرافي بينالمللي" در پاريس تشکيل شد.
از آن تاريخ به بعد نام اين اتحاديه دستخوش تحول شد و سرانجام در ۳۰ اکتبر ۱۹۰۶ميلادي در کنفرانس "اتحاديه تلگرافي بينالملل " تصميم گرفته شد که "اتحاديه راديو و تلگرافي بينالملل" نيز تشکيل شود.
در ۹دسامبر سال ۱۹۳۲ميلادي به موجب "عهدنامه مادريد" با وحدت دو اتحاديه ياد شده فوق، " اتحاديه بينالمللي ارتباطات دور" شروع به کار کرد و در واقع روز جهاني ارتباطات يادآور تاسيس اين اتحاديهها براي پيشرفت ارتباطات است.
سابقه عضويت ايران در "اتحاديه تلگرافي بينالمللي" به بيش از سال پيش برميگردد.
نهاد مذکور پس از جنگ جهاني دوم و تشکيل سازمان ملل ، بموجب تصميم کنفرانس عمومي نمايندگان دولتهاي عضو، بهصورت نهاد تخصصي سازمان ملل درآمد و از آن زمان تاکنون، جزو موسسات ويژه سازمان ملل متحد است.
از اواخر سال ۱۹۷۰ميلادي، کشورهاي جهان سوم از طريق اين اتحاديه کوششهاي وسيعي براي رسيدن به دو هدف مشخص در پيش گرفتند، نخست سعي در تقسيم و توزيع عادلانه امواج راديويي و ديگر کوشش در توزيع عادلانه کانالهاي تلويزيوني ماهوارهاي پخش مستقيم در سراسر جهان و اقدام مهم ديگر اين اتحاديه کمک به کشورهاي جهان سوم براي توسعه ارتباطات و کاربرد هرچه بيشتر آن در توسعه ملي اين کشور بوده است.
در نگرش جديد، رسانههاي همگاني بهعنوان بخشي از تماميت ارتباطات در صحنه جهاني ارزيابي شدند.
در يک جمعبندي کلي آثار متفاوتي در نقش و تاثير ارتباطات در جهان معاصر محسوس است که ازجمله آثار مثبت آن ، ميتوان به تسهيل همگرايي سياسي در داخل جوامع و بين ملتها در صحنه بينالمللي / توسعه شهرنشيني، ارتقاي سطح سواد، افزايش درآمد سرانه و تقويت پيوندهاي اجتماعي بين جوامع که نهايتا روند دستيابي به "رفاه اقتصادي" را هموار خواهد کرد / افزايش مناسبات و مبادلات فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و علمي ميان ملل و اقوام گوناگون و از ميان رفتن فواصل جغرافيايي و کمک به برقراري تفاهم، همبستگي، همگونگي و همکاري بينالمللي ، اشاره کرد.
کمک به پيشبرد سياستهاي ملي و افزايش سطح مشارکت اجتماعي و برقراري وضع مناسب براي حل و فصل بحران نفوذ، مشارکت، هويت و مشروعيت / توانايي کمک به برقراري صلح جهاني از طريق تغيير در تصورات طرف مناقشه و ايجاد تصورات دوستانه و گسترش صلح و ثبات و امنيت، کارکرد آموزشي و دادن اطلاعات به ملتهاو آگاه ساختن ملل از سنتهاي ريشهدار ملي و تاريخي / و کمک بهگسترش آزادي و احترام به حقوق انساني از ديگر آثار مثبت آن است.
شايد بهرهگيري از واژه منفي در ارزشيابي تاثيرات ارتباطات نادرست باشد، زيرا اگر هر ابزاري در جاي خود به کار گرفته نشود، بطور يقين آثار زيانباري به دنبال خواهد داشت.
با اين حال برخي کارشناسان، کاربردهاي منفي نيز براي ارتباطات برميشمرند که توانايي تجزيه گروههاي اجتماعي و اخلال در جريان وحدت ملي جوامع، نظير بحران يوگسلاوي، تجزيه اتحاد جماهير شوروي سابق و يا ايجاد شورشها و نا آراميهاي قومي و منطقهاي همچون نا آراميهاي تبت در جمهوري خلق چين و شمار زيادي از کشورهاي افريقايي / انتقال فناوري نامناسب و وابستگي به کمپانيهاي چندمليتي / و ايجاد اختلاف و شکاف ميان ملتها بهمنظور توسعه ناسيوناليسم افراطي، ايدئولوژيهاي متضاد و در نتيجه بروز شکاف فرهنگي ، از آن جملهاند.
تغيير الگوهاي مصرف و روشهاي زيستي از طريق افزايش خواستهها و ايجاد دنياي پر زرق و برق، همراه دامهاي جذاب جامعه مصرفي / تضعيف پيوندهاي سنتي از طريق تقويت و تبليغ ارزشهاي تمدني خاص و نيز کمک به استحاله فرهنگي / ايجاد نخبگان سياسي و فرهنگي وابسته به جريانات خودساخته از طريق شبکههاي ارتباطي ، از ديگر آثار منفي آن است .
همچنين ، کمک به تشديد تضادهاي فرهنگي و بهرهبرداريهاي مقطعي و درازمدت از آن و بهرهبرداري تبليغاتي و انتشار اخبار غير واقع و تحريفي و بمباران خبري و جريان يک سويه مبادله اطلاعات و اخبار از طرف جهان شمال به جنوب با هدف اظهار تواناييهاي مالي و فني در برابر ضعف ساختاري کشورهاي جهان جنوب ، جزو آثار منفي ارتباطات بشمار ميروند.
همکاريهاي بينالمللي، نقش ارتباطات را در جامعه اطلاعاتي انکارناپذير ساخته است، بنحوي که افزايش بازدهي جامعه از طريق توسعه شبکههاي اطلاعاتي و ارتباطي که بار اطلاعاتي و ارزش افزوده دارند، تمامي محلهاي کار را از طريق اتوماسيون اداري (خودکارسازي) به يکديگر پيوند داده و ايجاد ارتباط بين دولت و واحدهاي محلي از طريق شبکه اطلاعاتي و مخابراتي اداري را متخصص ساخته است.
حتي در کشورهاي فراصنعتي عمدتا اجراي اتوماسيون کامل، اجراي امور در منزل از طريق تلفن تلويزيوني و فعاليتهاي بانکي، خريد و فروش، رزرو کردن بليت و ساير اقدامات مشابه از طريق شبکههاي اطلاعاتي و مخابراتي صورت ميپذيرد.
ارتباطات مخابراتي در قرن حاضر در واقع عامل زيربنايي و توسعه اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي تلقي ميشود و دست راست تمدن نامگذاري شده است.
از همين روست که امروزه ميزان توسعه ملي هر کشور را با معيار توسعه ارتباطات مخابراتي در آن کشور ارزشيابي ميکنند.
هدف ارتباطات مخابراتي اين است که در مناسبترين وضع اقتصادي ، مسافرتهاي زايد را حذف کند، مراجعات مردم را به سازمانهاي دولتي تقليل دهد و ضمن برقراري ارتباط همه جانبه موجب صرفه جويي در اوقات و هزينههاي جامعه شود.
از سوي ديگر، امروزه ضرورت و اهميت استفاده از شبکههاي علمي و تحقيقاتي جهاني براي بسياري از دانشپژوهان در اکثر رشتهها، قطعي و روشن است.
آنچه کارآيي و بهرهمندي از چنين شبکههايي را بسرعت افزايش ميدهد، توانايي روزافزون ارتباطات مخابراتي است که به ياري رايانهها شتافتهاند و آنها را بصورت ابزاري براي جستجو، جمعآوري، دستهبندي، تجزيه و تحليل و انتقال حجم بالايي از اطلاعات درآوردهاست.
از طرف ديگر، سهولت دسترس به خدمات اطلاعاتي جديدتر و گستردهتر، ايجاد امکان ارتباط با ساير محققان و سهيم شدن در تجربههاي آنها نيز بطور مداوم بر مطلوبيت اين ابزار در محيطهاي علمي و تحقيقاتي ميافزايد و نيز با استفاده از اين روش ميتوان ضمن بهرهمندي از فناوري پيشرفته ارتباطي، به جريان جاري و آينده توسعه اطلاعات متصل شد.