شنبه 29 اردیبهشت 1403
EN

اخبار

اخبار

شهادت مولای متقیات حضرت علی (ع) تسلیت باد

71
0

 السلامُ علیکَ یا مَظهرَ العَجائب
ولیُ اللهِ الْاَعظَم، اَسَدُ اللهِ غالب
غصه دارم از برایت مولا
دیدگانم خاک پایت مولاجانم ،عالَم به فدایت مولا

حضرت فاطمه زهرا (س) نمی‌گذاشت هیچ کس از اهل بیت در شب قدر بخوابد! و از روز قبل آنان را برای شب قدر مهیا می‌کرد و می‌فرمودند: هر کس از خیر شب قدر محروم شود محروم واقعی است

ترجمان شب قدر آن است که بندگان مسلمان خداوند با امید به درگاه باری تعالی برود و بداند که رحمت واسعه الهی شامل حال تمام بندگانی که او را بخوانند خواهد شد

ضربت خوردن امام علی ( ع ) در مسجد

امام علی ( ع) برای خواندن نماز وارد مسجد شد در حالی که در حال تسبیح خداوند بود. ایشان با ورود به شبستان مسجد افرادی که به خواب رفته بودند از جمله ابن ملجم که به رو خوابیده بود را بیدار کرد و به او فرمود:برخیز از خواب برای نماز و چنین مخواب که این خواب شیطان است، بلکه بر دست راست بخواب که خواب مؤمنان است، و بر پشت خوابیدن خواب پیغمبران است. (جلاء العیون، المجلسی ،ص:341)

امام سپس به ابن ملجم فرمود:قصد کاری داری که نزدیک است آسمان فروپاشد و زمین شکافته شود. اگر بخواهم می توانم خبر دهم که در زیر جامه ات چه داری. ( جلاء العیون، المجلسی ،ص:341 )

ابن ملجم که شمشیرش را به زهر آغشته نموده بود و زیر پیراهن پنهان کرده بود، در نزدیکی امام به نماز ایستاد و هنگامی که امیرالمؤمنین سر از سجده اول برداشت ضربتی به سر ایشان زد که تا پیشانی امام را شکافت. او در حال حمله شعار خوارج را فریاد می زد که:«للّه الحکم یا علیّ، لا لک و لا لأصحابک». ( منتهی الآمال، شیخ عباس قمی ،ج‏1،ص:422 )

امام پس از ضربت خوردن فرمود:بسم اللّه و باللّه و علی ملّة رسول اللّه»، و گفت:«فزتُ وَ ربّ الکعبه»، به خدای کعبه قسم که رستگار شدم.( جلاء العیون، المجلسی ،ص:341 )

اهل مسجد بسوی محراب دویدند و امیرالمؤمنین علی علیه السّلام را در محراب خونین دیدند و ردای مبارکش را بر سرش بستند. حضرت خون سر خود را بر محاسن مبارکش کشید و فرمود:این آن است که خدا و رسول مرا وعده داده بودند، راست گفتند خدا و رسول. ( منتهی الآمال، شیخ عباس قمی ،ج‏1،ص:423 )

امیر المؤمنین علیه السّلام پس از ضربت خوردن امام حسن علیه السّلام را به جای خود برای گذاردن نماز قرار داد و خود نمازش را نشسته تمام کرد.

امام حسن علیه السّلام پدر را پس از نماز در آغوش گرفت، و ‏گفت:ای پدر کمرم شکست، چگونه تو را در این حال ببینم. امیرالمؤمنین فرمود:ای فرزند! از این پس پدرت را رنجی نیست، اینک جدّ تو محمد مصطفی -صلوات اللّه علیه- و جدّه تو خدیجه کبری، و مادرت فاطمه زهرا علیهماالسلام و حوریان بهشت حاضرند و انتظار پدر تو را دارند تو شاد باش و دست از گریستن بدار که گریه تو ملائکه آسمان را به گریه‏ در آورده است. (منتهی الآمال، شیخ عباس قمی ،ج‏1،ص:424 )

 

شهادت امام علی ( ع ) در مسجد کوفه

امام در شب بیست و یکم وقتی یک سوم از شب گذشته بود به شهادت رسید. ایشان قبل از شهادت وقتی ابن ملجم را دستگیر و نزد ایشان آوردند فرمود:ای ملعون! آیا کسی را کشتی که به تو پناه داد و تو را بر دیگران اختیار کرد و بخشش های فراوان به تو فرمود؟ آیا او بد امامی بود برای تو؟ آیا عوض نیکی‏های او به تو این بود؟ ابن ملجم سر به زیر افکنده بود و چیزی نمی‏ گفت.

آنگاه امام حسن علیه السّلام به پدر عرض کرد:«این ابن ملجم دشمن خدا و رسول و دشمن شماست که نزد شما حاضر و اسیر شماست». امیر المؤمنین علیه السّلام به ابن ملجم نگاه کرد و فرمود:ای ابن ملجم جنایتی بزرگ کردی. آیا من برایت بد امامی بودم؟ آیا تو را مورد مرحمت قرار ندادم و بر دیگران برنگزیدم؟ با وجود اینکه می دانستم قاتل من خواهی بود به تو احسان کردم و بخششم به تو را افزون ساختم تا از راه گمراهی که برگزیده ای بازگردی، اما شقاوت بر تو غلبه کرد تا مرا بکشی، ای شقی ‏ترین اشقیاء. ابن ملجم گریست و این آیه از قرآن را خواند:«أ فأنت تنقذ من فی النّار» آیا تو می توانی کسی را که جایگاهش دوزخ است نجات دهی(منتهی الآمال، شیخ عباس قمی ،ج‏1،ص:427)

آنگاه علی علیه السلام سفارش او را به امام حسن علیه السّلام کرد و فرمود:فرزندم! با اسیر خود مدارا کن، و با مهربانی و رحمت با او رفتار کن. آیا نمی ‏بینی چشمهای او را که از ترس چگونه گردش می ‏کند و دلش چگونه مضطرب است؟ ای فرزند! ما اهل بیت رحمت و مغفرتیم، پس بخوران به او از آنچه خود می ‏خوری، و بیاشام او را از آنچه خود می‏ آشامی، پس اگر من از دنیا رفتم از او قصاص کن و او را بکش و جسد او را به آتش نسوزان و او را مثله مکن. (یعنی دست و پا و گوش و بینی و سایر اعضای او را قطع مکن) ... اگر زنده ماندم من خود داناترم که با او چه کار کنم، و من سزاوارترم به عفو کردن، زیرا ما اهل بیتی می‏ باشیم که با گناهکار در حقّ ما جز به عفو و کرم رفتار دیگر ننماییم. ( منتهی الآمال، شیخ عباس قمی ،ج‏1،ص:427 )

در شب شهادت امام علی علیه السلام فرزندان و اهل بیت خود را جمع کرد و با ایشان وداع کرد و فرمود:«خداوند پس از من نگهدار شما باشد. نیکو وکیلی است خداوند و همو مرا کفایت خواهد کرد».

امام زمانی که زهر بر او اثر کرد و عرق از جبین مبارکش مثل مروارید می‏ ریخت، با دست مبارکش عرق پیشانی را پاک کرد و فرمود:«شنیدم از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم که چون نزدیک وفات مؤمن می ‏شود، عرق می‏ کند جبین او مانند مروارید تر، و ناله او ساکن می ‏شود». همه به گریه افتادند. امام حسن علیه السّلام گفت:«ای پدر به گونه ای سخن می ‏گوئی که گویا از خود ناامید شده‏ ای».

امام فرمود:«ای فرزند گرامی یک شب پیش از آنکه این واقعه بشود جدّت رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم را در خواب دیدم، از آزارهای این امّت به او شکایت کردم، گفت:نفرین کن بر ایشان، پس گفتم:خداوندا بجای من بدان را بر ایشان مسلّط گردان، و بدل ایشان بهتر از ایشان به من روزی کن، پس حضرت رسول فرمود که:خدا دعای تو را مستجاب کرد، بعد از سه شب تو را به نزد من خواهند آورد، و اکنون سه شب گذشته است».

سپس امام فرمود:«ای حسن! تو را وصیت می‏ کنم به برادرت حسین. شماها از منید و من از شمایم». سپس امام رو کرد به فرزندان دیگر که از همسران دیگر امام غیر فاطمه بودند و ایشان را وصیت فرمود که با حسن و حسین علیهما السلام مخالفت نکنند، پس فرمود:«حق تعالی شما را صبر نیکو کرامت کند، امشب از میان شما می ‏روم و به حبیب خود محمّد مصطفی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ملحق می‏ شوم، چنانچه مرا وعده داده است. (جلاء العیون، المجلسی ،ص:348 )

امام علی (ع ) درچه سالی و در چند سالگی به شهادت رسید؟

حضرت علی (ع) در شب بیست‏ و یکم ماه مبارک رمضان سال چهل هجری در 63 سالگی با ضربت شمشیر به شهادت رسید.

نظر دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.