چهارشنبه 06 تیر 1403
EN

اخبار

اخبار

درس آزادگی همچون طواف خانه خدا

15
0

«بیت عتیق» یکی از اسامی کعبه است و امام باقر (ع) فرمود که این خانه را بیت عتیق نامیده‌اند؛ «چون خانه‌ای آزاد از مردم است و هیچ کس مالک آن نیست». 

کعبه نام های مختلفی دارد. بیت، بیت الحرام، بیت العتیق و بیت المعمور از معروف ترین اسامی خانه خداست. واژه کعبه دو بار در قرآن آمده است؛ یکی در آیه ۹۷ سوره آل عمران «جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنَّاسِ» و دیگری در آیه ۹۵ سوره مائده «هَدْیاً بالِغَ الْکَعْبَةِ». کعبه در اصل از ماده کَعب به معنای برآمدگی پشت پا است. سپس به هر نوع بلندی و برآمدگی اطلاق شده و اگر به مکعب نیز مکعب گفته می شود، به دلیل آن است که از چهار طرف دارای برآمدگی است.

کلمه کعبه، هم اشاره به بلندی ظاهری خانه خدا و هم رمزی از عظمت و بلندی مقام آن است. از طرفی کعبه تاریخچه بسیار طولانی و پرحادثه ای دارد و در هر حال این حوادث از عظمت و اهمیت آن سرچشمه می گیرد. برخی نیز می گویند چون کعبه به شکل مربع است و عرب این اسم را به هر خانه ای که چهارگوش باشد، اطلاق می کند ولی با کثرت استعمال برای خانه خدا عَلم (معروف) شده است. بنابراین هرگاه اسم کعبه برده می شود، به خانه خدا انصراف دارد.

اهمیت کعبه به اندازه ای است که ویران کردن آن در روایات اسلامی در ردیف قتل پیامبر و امام قرار گرفته، نگاه کردن به آن عبادت و طواف کردن بر گرد آن از بهترین اعمال است. امام باقر (ع) فرمود «شایسته نیست کسی خانه خود را برتر از کعبه بسازد» ولی باید توجه داشت که اهمیت و احترام کعبه به خاطر ساختمان آن نیست، زیرا به گفته
امیر مومنان علی (ع) در خطبه قاصعه نهج البلاغه، خدا خانه خود را در یکی از سرزمین های خشک و سوزان میان کوه های خشن قرار داده و دستور داده از مصالح بسیار ساده ای آن را بنا کنند ولی از آنجا که خانه کعبه قدیمی ترین و پرسابقه ترین مرکز توحید و پرستش خداست و نقطه تمرکزی برای توجه مکتب‌ها و اقوام مختلف است این همه اهمیت در پیشگاه خدا یافته است.

علت نام گذاری کعبه
از امام صادق (ع) درباره علت نامگذاری کعبه پرسیدند. آن حضرت فرمود: کعبه را از آن جهت کعبه نام نهاده اند که چهار گوش است. علّت چهارگوش بودنش آن است که در مقابل «بیت المعمور» که آن هم چهارگوش است قرار دارد. بیت المعمور چهار گوش شده، چون در برابر عرش است که چهار گوش است. چون کلماتی که اسلام بر آن‌ها استوار است، چهار است؛ سبحان اللَّه، الحمدللَّه، لااله الا اللَّه واللَّه اکبر.

چرا بیت العتیق؟
یکی از نام های کعبه «بیت العتیق» است. کعبه، بنایی عتیق و ارزشمند و سابقه دار است که تحت تملک و تسلط هیچ کس نبوده و در گستره تاریخ از تطاول طاغوتیان، مصون مانده و از اختصاص به شخص یا گروه یا قوم و نژاد یا دولت و حکومت آزاد بوده و هست و خواهد بود.

یکی از معانی عتیق، قدیم است. راغب اصفهانی در مفردات می گوید «عتیق، چیزی است که از نظر زمان، مکان یا مرتبه، سابقه دار و قدیمی باشد» و لذا به قدیم و کریم و آزاد شده، عتیق گویند، خداوند در سوره حج می فرماید «به خانه عتیق و قدیم طواف کنند» بنا بر این کعبه، قدیمی ترین کانون توحید و کهن ترین و با سابقه ترین جایگاه نمایش مردمی و اولین خانه ای است که برای انسان‌ها بر پا شده است؛ همانگونه که در آیه ۹۶ سوره آل عمران می فرماید «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبارَکاً»
برخی معتقدند فرشتگان از رذائل اخلاقی، آزاد هستند و برای این که صفت آزادی و آزادگی که از آن فرشتگان است در انسان، ظهور کند، خداوند، این خانه را خانه آزاد معرفی کرد تا مردم در اطراف خانه آزاد طواف کنند و معنای آن طواف، آزاد شدن و آزادگی آموختن است.

قرآن در دو جا از کعبه به عنوان بیت عتیق نام می برد. یکی «وَ لْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیق؛ بر گرد خانه ای که خداوند آن را از گزند حوادث مصون داشته و آزاد کرده است طواف نمایند» و دیگری «ثُمَّ مَحِلُّها إِلَی الْبَیْتِ الْعَتِیقِ؛ سپس محل آن، آن خانه قدیمی و گرامی (کعبه) است.» بنا بر این عتیق از ماده عِتق به معنای آزاد شدن از بند بردگی است و بر این اساس خانه کعبه از قید ملکیّت بندگان آزاد است و در هیچ زمانی جز خدا مالکی نداشته است.

این خانه آزاد است، نظیر دیگر مساجد نیست که قبلًا ملک کسی بوده و بعداً در آن، مسجد ساخته شده؛ خانه ای است که ابداً ملک کسی نشده و مالکی جز خدا نداشته و ندارد. خانه ای است که از رقیّت و ملکیت غیر خدا آزاد است. شما اطراف خانه آزاد طواف کنید تا درس آزادگی بیاموزید، مِلک احدی نشوید، مملوک کسی نگردید و زمام شما به دست غیر خدا نباشد.

امام باقر (ع) درباره عتیق بودن خانه خدا فرمود «چون خانه ای آزاد از مردم است و هیچ کس مالک آن نیست» طواف اطراف این خانه انسان را آزاد می کند که ملک کسی نشود و بنده کسی نگردد، نه ملک مالک درون شود، نه ملک مالک بیرون. انسان آزمند و طمع ورز، ملک آز درونی خود است. چون انسانی که گرفتار طمع است بنده دیو و اهرمن درونی است.
تا زمانی که انسان، دست از این ته مانده دنیا بر ندارد، آزاد نمی شود و تا زمانی که به آزادی نرسیده است، شایستگی طواف برگرد خانه آزاد و رو کردن به کعبه عتیق را ندارد. بنابراین هر کس که از بخل خویش و از ملک آز درونی رهایی یافت و به رستگاری رسید و از بند عبودیت غیر خدا آزاد شد، شایستگی طواف بر گرد بیت عتیق را پیدا می کند.

نظر دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.