خداوند متعال و پيامبرانش دوست دارند ما به اخلاق الهى آراسته شويم و به آنها عمل كنيم، بايد در سبك زندگي و سبك اخلاق براي خود الگو انتخاب كنيم و وجود پيامبر اسلام- صلّى اللَّه عليه وآله وسلّم- از هر كس به اين كار شايسته تر است.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، خداوند متعال در سوره قلم رسول خدا (ص) را به دنبال تهمت هاى ناروايى كه مشركين به وى زده و او را ديوانه خوانده بودند، تسليت و دلدارى مى دهد، و به وعدههاى جميل و پاسدارى از خلق عظيمش دلخوش مىسازد، و در عين حال البته آن جناب را به شديدترين وجهى از اطاعت مشركين و مداهنه با آنان نهى نموده، امر اكيد مىكند كه در برابر حكم پروردگارش صبر كند.
بررسي معني خلق عظيم پيامبر اعظم
مسأله اساسي براي ما در اين مقال تفسير معناي "خلق عظيم نبوي" ست كه در آيه چهارم سوره قلم بدان اشاره شده است با تعبير:
{ وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ }(1)
«و اينكه تو ملكات اخلاقى بس بزرگى دارى كه بر آن مسلطى»
مراد از اين خلق عظيم كدام اخلاق پيامبراسلام ص ميباشد كه خداوند متعال در كتاب آسماني خود آنرا به عظمت ياد مي كند!؟
معني لغوي واژه "خلق"
كلمه" خلق" به معناى ملكه نفسانى است، كه افعال بدنى مطابق اقتضاى آن ملكه به آسانى از آدمى سر مىزند، حال چه اينكه آن ملكه از فضائل باشد، مانند عفت و شجاعت و امثال آن، و چه از رذائل مانند حرص و جبن و امثال آن، ولى اگر مطلق ذكر شود، فضيلت و خلق نيكو از آن فهميده مىشود.
راغب مىگويد: كلمه" خلق" چه با فتحه" خاء" خوانده شود، و چه با ضمه آن، در اصل به يك معنا بوده، مانند كلمه" شرب" و" صرم" كه چه با فتحه اول خوانده شوند و چه با ضمه يك معنا را مىدهند، و ليكن در اثر استعمال بيشتر فعلا چنين شده كه اگر به فتحه خاء استعمال شود معناى صورت ظاهر و قيافه و هيئت را كه با بصر ديده مىشود مىرساند، و اگر به ضمه خاء استعمال شود معناى قوا و سجاياى اخلاقى را كه با بصيرت احساس مىشود افاده مىكند، پس اينكه قرآن كريم فرموده:" إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ"، معنايش اين است كه تو- اى پيامبر- سجاياى اخلاقى عظيمى دارى.
دو معني مستقل و سياقي "خلق عظيم"
اين آيه شريفه فى نفسها و به خودى خود حسن خلق رسول خدا (ص) را مىستايد، و آن را بزرگ مىشمارد كه در ادامه مقاله به بررسي گسترده تر معني خلق عظيم خواهيم پرداخت، ليكن با در نظر گرفتن خصوص سياق، به خصوص اخلاق پسنديده اجتماعي پيامبر اسلام نظر دارد، اخلاقى كه مربوط به معاشرت است، از قبيل استوارى بر حق، صبر در مقابل آزار مردم و خطاكاريهاى اراذل و عفو و اغماض از آنان، سخاوت، مدارا، تواضع و امثال اينها.
و اينكه بعضى از مفسرين گفتهاند: مراد از كلمه" خلق" دين- اسلام- است. تفسير درستى نيست، مگر اينكه منظور خود را طورى توجيه كنند كه به بيان ما برگشت كند .
خلق عظيم پيامبر اسلام سبب فضيلت وي بر سائر انبيا
در حديث قدسي معراج در قسمتي كه خداوند متعال به فضيلت پيامبر اسلام بر سائر انبيا اشاره مي كند و يكي از علل پنج گانه فضيلت يافتن حضرت محمد صلي الله عليه و آله بر تمام انبيا خلق عظيم ايشان بيان شده است، در جائي كه خداوند متعال مي فرمايد:
«يا أَحْمَدُ! هَلْ تَدْرى لِاىِّ شَىْءٍ فَضَّلْتُكَ عَلى سائِرِ الْأَنْبِياءِ؟ قالَ: أَللّهُمَّ! لا. قالَ: بِاليَقينِ، وَحُسْنِ الخُلْقِ، وَسَخاوَةِ النَّفْسِ، وَرَحْمَةِ الخَلْقِ، وَكَذلِكَ أَوْتادُ الأَرْضِ لَمْ يَكُونُوا أَوْتاداً إِلّا بَهذا.» «اى احمد! آيا مىدانى چرا تو را بر ديگر پيامبران برترى بخشيدم؟
پيامبر عرض كرد: خداوندا! نه. نمىدانم. خداوند فرمود: به واسطه يقين، نيكويى اخلاق، بخشندگى، بزرگوارى نفس و رحمت و مهربانى تو بر ديگران و بدان كه اوتاد نيز جز به واسطه همين صفات، در زمره اوتاد در نيامدند.» (2)
توضيح معني برتري اخلاقي پيامبر بر سائر انبيا
تمام پيامبران- عليهم السّلام- هستند و اينكه خداوند فرمود: «مىدانى چرا بر ساير پيامبران برترىات دادم؟» به اين معنى نيست كه آنها، داراى خُلق نيكو نبودند؛ بلكه به اين معنى است كه پيامبر ما- صلّى اللَّه عليه وآله وسلّم- در تمام فضيلتها- از جمله اين فضيلت- از ايشان برتر است؛ زيرا هر چه از كاملترين و فاضلترين انسانها صادر شود، متناسب با كمال معنوى اوست و لذا خداوند عزّوجلّ در شأن پيامبر اسلام ص فرمود: «همانا تو، داراى سجايايى عظيم هستي»
مراد از خلق عظيم پيامبر خوش روئي نيست
اما اينكه مقصود از حُسن خُلق، خوش رويى است يا دارا بودن اخلاق الهى در تمام صفات عاليه و در تمام امور زندگى با تمام مخلوقات؛ آنچه درباره آن حضرت بيشتر قابل قبول است، احتمال دوم است؛ زيرا از آنچه بر پيامبر نازل شده و نيز احاديث قدسيه صحف اولى كه بر پيامبران پيشين- عليهم السّلام- فرستاده شده و از سيره پيامبر و سنتهاى ايشان معلوم مىشود كه پيامبر اسلام به اخلاق الهي آراسته بودند و مراد تنها خوش روئي ظاهري با همگان نيست؛ لذا در ادامه سوره قلم خداوند متعال برعدم مداهنه و سازش با سران مشركين و كفار تاكيد مي كند و اين خود نشان دهنده همين معني است كه مراد از اين مدح بزرگ بيان خوش روئي پيامبر با همگان نبوده است، بلي خوش روئي با عموم مردم (غيرازسران كفر) ومومنين مخصوصا، سيره مبارك نبوي بوده است كه جزء معني اين آيه مي تواند باشد ولي تمام مساله نيست.
ما نيز بايد مثل پيامبر اسلام متخلق شويم
خداوند متعال و پيامبرانش دوست دارند ما به اخلاق الهى آراسته شويم و به آنها عمل كنيم و ما بايد در سبك زندگي و سبك اخلاق براي خود الگو انتخاب كنيم و وجود پيامبر اسلام- صلّى اللَّه عليه وآله وسلّم- از هر كس به اين كار شايستهتر است. تنها فرق بين ما و پيامبران- عليهمالسّلام-، به ويژه پيامبر مكرم اسلام و جانشينان معصومش- عليهمالسّلام- اين است كه ما به دليل محجوب بودن از فطرت، مأمور به آراسته شدن به اخلاق الهى ورفتار آن بزرگواران هستيم، اما آنان به دليل اينكه از فطرتشان در حجاب نيستند، آراسته به اخلاق الهى و متخلق به آن هستند. يعني ما در حيطه رفتار و خوش روئي به پيامبر اكرم اقتدا مي كنيم هر چند در حيطه تخلق به اخلاق الهي فاصله زيادي با ايشان داريم چرا كه ايشان در سايه گناه نكردن بي حجاب از فطرت پاك خويش مي باشند.
تحقيق : حامد حسن زاده
(1)- آيه 4 سوره مباركه قلم
(2)-ترجمه الميزان، ج19، ص: 613
برچسب ها:پيامبراكرم - اخلاق